تاکید اسکودا بر برگزاری آزمون وکالت ۱۴۰۰ در تاریخ ۲۰ اسفند

شورای اجرایی اسکودا امروز 25 آذر 1400 تصویب کرد

پایگاه خبری اختبار- شورای اجرایی اسکودا متشکل از نمایندگان کانون های وکلای دادگستری سراسر کشور با حضور هیات رئیسه اسکودا امروز پنج شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ در محل اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران در تهران تشکیل جلسه داد.

در این نشست شورای اجرایی اسکودا اسکودا به عنوان اولین دستور جلسه موضوع «آزمون جذب کارآموز وکالت دادگستری سال ۱۴۰۰» را بررسی و در مورد آن تصمیم گیری کرد.

شورای اجرایی در مصوبه خود راجع به آزمون وکالت ۱۴۰۰ با تاکید بر مصوبه هیات عمومی اسکودا در اجلاس بوشهر، برگزاری آزمون وکالت ۱۴۰۰ در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ تاکید کرد.

همچنین شورای اجرایی مقرر کرد رئیس اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران به منظور حفظ حقوق داوطلبان و آرامش آنان مجددا با سازمان سنجش آموزش کشور مکاتبه کند.

«شورای اجرایی در راستای اجرای مصوبه هیأت عمومی اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران در اجلاس بوشهر، بر برگزاری آزمون جذب کارآموز وکالت دادگستری سال ۱۴۰۰ در تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۲۰ جهت حفظ حقوق داوطلبان و جلوگیری از تضییع حقوق ایشان و در راستای حفظ آرامش تأکید میکند و رئیس اتحادیه با سازمان سنجش آموزش کشور مجدداً نامه نگاری خواهد کرد.»

بیشتر بخوانید:

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۴۰ دیدگاه ها

  1. برگزاری آزمون با اعلام مواد جدید امتحانی تعرض آشکار به حقوق داوطلبان است و آزمون باید به تعویق بیافتد… اعلام منابع باید حداقل یکسال قبل انجام شود…

  2. حالم خیلی بده ۲۰اسفند عروسیمونه ما هم امتحام آزمون داریم توروخدا تغییر بدین وای حالم بده ما تدارکات دیدیم

    1. تا باشه شادی باشه …نگران نباش
      هیشکی حالش خوب نیست من اینهمه خوندم و زحمت کشیدم کرونا گرفتم.تا چند روز نمیتونم هیچی بخونم
      ۲۰ اسفند واقعا زمان خوبی نیست
      جالبه ما حتی هنوز ثبت نامم نکردیم اسکودا میخواد آزمون بگیره بیستم

    2. فقط به عروسی خودت فکر کن – اصلا در مورد آزمون فکرت درگیر نباشه – این آش شلم شوربای که اینا بار گذاشتند و نمیتونن جمع و جورش کنن حالا حالا ها کار میبره و همه، بلاتکلیف و آویزون بی لیاقتی این به اصطلاح بزرگان شده اند – معلوم نیست کی به کی

  3. من فکر می کنم تفاوت دانشجویان و استادها و امکانات میان دانشگاه های دولتی و آزاد و پیام نور آنقدر زیاد هست که اصلاً نیازی توضیح من و شما نداشته باشد…
    همین که با بیان گوشه ای از روش تحقیقاتی و مطالعاتی خودم شما متعجب و حیرت زده شده اید و در انتهای نظر خود آن را “ادعاهای عجیب” توصیف کردید نشان می دهد تفاوت سطح علمی کسانی که کارشناسی خود را در دانشگاه دولتی گذرانده اند با سایر عزیزان که فقط کارشناسی ارشد در این دانشگاه ها بوده اند چقدر است…
    خوشحالم که در کامنت اخیر خود به نقش “دانشجو” توجه داشتید… و زاویه نگاه شما از حالت “دانش آموزی” به حالت “دانشجویی” ارتقا پیدا کرد.
    درستش هم همین است.
    توجه داشته باشید که در بهترین دانشگاه های جهان هم اکثریت با نخبه ها نیست…
    من می توانم مقالات متعدد از بهترین دانشگاه های ایالات متحده امریکا را در زمینه حقوق تجارت بین الملل به شما نشان بدهم که توسط استادهای این دانشگاه ها منتشر شده و یک دهم یک کنفرانس کلاسی ساده در دانشگاه تهران یا دانشگاه علامه مطلب مفید و درست در آن نیست…. اما باز هم این به معنای آن نیست که پس کل دانشگاه های امریکا از دانشگاه تهران و علامه و بهشتی پایین تر هستند…
    این فقط به آن معناست که نخبه ها همیشه ی تاریخ در اقلیت بوده اند…
    چه در جامعه… و چه در دانشگاه که خود جامعه ای کوچک تر است…
    چه بین استادها و چه بین دانشجویان…
    چه ایران و چه امریکا…
    این مفهوم یک مفهوم نسبی و مقایسه ای است…
    این که در یک دانشگاه یک عده تنبل هستند رنکینگ آن دانشگاه را تغییر نمی دهد…
    مجموعه عوامل در رنکینگ دانشگاه ها تاثیر دارد. نه یک فاکتور…
    به هر حال هر چه بگوییم توضیح واضحات است…
    خلاصه کلام من این است که دانشگاه های دولتی صد البته فرسنگ ها با دانشگاه های آزاد و پیام نور از نظر سطح علمی و جو مطالعاتی و امکانات و دانشجویان فاصله دارند ولی این که ما به خود “مغرور شویم” که ما الزاماً ویژگی های خارق العاده ای داشتیم که در این دانشگاه ها قبول شدیم و از آنها فارغ اتحصیل شدیم این فکر اشتباه است و فاکتور بسیار بسیار مهمی که برای دانش آموختگان این دانشگاه ها نقش ایفا می کند “شرایط محیطی مناسب” بوده است که اگر نبود شاید با همه هوش و ذکاوت و استعدادهایشان در این دانشگاه ها قبول نمی شدند و به قول آقای محمود هزاران مهندس معمار و
    دکتر و حقوقدان در آن سوی تلاطم های اجتماعی در این کشور خاک شده اند….
    پس ما نه باید از این سوی بام بیافتیم و نه از آن سو…
    امیدوارم این بار مغز کلام را متوجه شده باشید…

    1. دوست عزیز این شما هستی که مفهوم و جان کلام من رو درک نکردی و به تقابل برخاستی! بنده روی صحبتم با کسانی بود که گمان میکنند دانشجویان اینگونه دانشگاهها از فضا اومدند و اغلب خیلی باهوش و درسخوان هستند و رقابت با آنها ممکن نیس. بارها تاکید کردم تمرکز بحث بنده روی دانشجوهاست نه دانشگاه! …

      ضمنا بنده از نحوه تحقیقاتی که توضیح دادی متعجب نشدم چون مسیری است که خودم در آن بودم! اگر درست بخوانی متوجه میشی بنده از استدلال سطحی شما در مورد بنده متعجب شدم و نتیجه گرفتم که کسی با قدرت استدلالی به این سطحی اصلا نمیتواند کمترین تخصصی در حقوق داشته باشد و کوچکترین تحقیقی در حوزه حقوق داشته باشد چه رسد ادعاهای شما درباره خودتان!

      در واقع ادعاهای شما در مورد شخصی با استدلال سطحی و غیرمنطقی چون شما تعجب برانگیز است و به خودی خود اقتضای دانشجویی بوده و طبیعی است.

  4. اختبار عزیز نمیدونم چرا دوتا از پاسخ های بنده رو منتشر نکرد و قسمت دوم یکی از پاسخهایم رو منتشر کرد.
    به هر روی توصیه بنده خصوصا به کسانیکه در زمینه حقوق تحصیل و فعالیت میکنند تین هست که بجای قضاوت فوری، مطلب بنده رو درست بخونند تا متوجه مفهومش بشوند!
    مفهوم عرض بنده این بود که به یدک کشیدن نام دانشگاههای بزرگ نیست! اغلب دانشجوهای این دانشگاهها هیچ فرقی با دانشگاههای سطح پایین ندارند! اتفاقا علی رغم چیزی که دوست عزیزمون در پاسخ به بنده گفت، اونهایی که کارشناسی رو در همین دانشگاههای برتر خوانده بودند سطحشان در کلاس از دانشگاه آزادی ها بسیار پایین تر بود!
    تمرکز بحث بنده دانشجو بود نه دانشگاه! عرض بنده به طور کلی اینست که هرچند دانشگاه هم با سیاستگذاریهای درست، باید نقش فعال در پرورش دانشجو ایفا کند و این را هیچ کس نمیتواند کتمان کند! و بنده از لحاظ روابط دانشجو استادی با توجه به اینکه رتبه الف کلاس نیز بودم، این رو در دانشگاهی چون علامه بسیار ضعیف ارزیابی میکنم، و بجز معدود اساتیدی چون دکتر رحیمی، دکتر بابایی، مرحوم دکتر کاویانی،حتی دکتر ضیائی بیگدلی که از دانشگاه بهشتی آمده بودند و یک ترم با ایشان بودیم و امثالهم که نقش استادی رو در عمق بخشیدن به نگاه حقوقی دانشجو، دلسوزانه ایفا میکردندو هر دقیقه از کلاسشان به لحاظ عمق بخشی به دیدگاه دانشجویان برابر ده ها کتاب ارزش داشت، سایر اساتید واقعا در ایفای نقش استادی، خساست به خرج داده و کم فروشی میکردند و جالب اینکه اغلب دانشجویان طرفدار این اساتید کم فروش بودند! با اینحال معتقدم اغلب دانشجویان کشش بیش از این رو نداشتند و در هر کلاس به غیر از دو سه نفر، بقیه دانشجویان سطحشان به شدت پایین بوده و تنبل و درس نخوان و متقلب بودند! و حتی بنده هرگاه مسایل چالشی برای ارتقای سطح مطالب کلاس مطرح میکردم به عنوان خود شیرین مورد مزمت قرار میگرفتم! پس صرف قبولی در دانشگاهای معتبر با لایق بودن و تلاشگر بودن و سطح علمی دانشجو هیچ ملازمه ای ندارد!
    وگرنه منکر این نیستم که دانشجو کلمه ای مرکب از دو قسمت دانش+جو است و نقش کلیدی را خودش باید ایفا کند! و خود بنده نیز صحبت از عدم جو رقابت در سطح کلاس صحبت کردم و هرگز نگفتم چون سطح کلاس پایین بود بنده هم فقط جزوه میخواندم، بنده برای هر درس در هر ترم بالغ بر چهار الی پنج کتاب، مقالات مختلف و … میخواندم،در همایشها شرکت میکردم، از کتابخانه استفاده میکردم، در تحقیقهایم به هیچ وجه متقلب نبودم!
    بنابراین محور بحث بنده پایین بودن سطح دانشجوها و اشاره به سایر عواملی که این موضوع رو تبدیل به فاجعه میکرد بود!
    این نحوه استدلال از یک حقوق خوان که باید ذهن استدلالگر داشته باشد خیلی بعید و عجیب است که چون از شرایط و جو حاکم بر کلاسها انتقاد میکنم،لابد خودم هم یکی از آنهایی بودم که توصیف میکنم، اگر اینگونه بود چرا در قالب اعتراض در حال ابراز نارضایتی از اوضاع این چنینی بودم ؟! و جالبتر اینکه شخصی با چنین استدلالی ادعاهای عجیبتر هم راجع به خودش میکند!

  5. خانم بهار… در دوره ارشد این خود دانشجو است که باید نقش محوری داشته باشد و نه استاد… من هم کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه علامه پشت سر گذاشته ام… و خاطرم هست در آن دو سال بهترین کنفرانس ها و بهترین همایش ها و بهترین تحقیق ها را ددشایم بویژه در خصوص قانون جدید تجارت و پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و بهترین رقابت ها را هم داشتیم…
    از ژنو استادها و مسئولان سازمان تجارت جهانی میهمان ما بودند و همایش ها و کنفرانس های بسیار بسیار بسیار مهم و مثبتی داشتیم که منشا اثرات بسیار مهم برای کشور شد.
    می توانم بگویم آن دو سالی که در دانشگاه علامه بودم برای من معادل ۸ سال در دانشگاه تهران بود….
    نه فقط من… بقیه دانشجویان هم به همین ترتیب بودند… و به صورت گروهی با دانشجویان سال قبل و سال بعد خودمون هم رقابت می کردیم…
    کتابخانه ی دانشکده هم به روزترین کتاب های موجود در جهان در زمینه حقوق تجارت بین الملل را در اختیار ما می گذاشت و هر سال هم کتاب ها آپدیت می شد…
    در خصوص منابع مطالعاتی این که شخص شما ترجیح می دادید جزوه بخوانید و کتاب های موجود در کتابخانه یا در بازار را نخوانید دلیل نمی شود که دانشگاه یا استادها ایراد داشته اند…
    من همان شخصی هستم که این پایین در خصوص سطح علوم انسانی در تهران و علامه و بهشتی نوشتم… و منظور من این نبود که این دانشگاه ها بد هستند بلکه مقصود من این بود که یاد آوری کنم به صرف این که دانشگاه های آزاد و پیام نور بسیار ضعیف هستند و همین استاندارد های دانشگاه های دولتی را هم ندارند ما نباید مغرور بشویم و فکر کنیم دانشگاه های دولتی ***بهترین های جهان هستند***!!!
    این طور نیست…. دانشگاه تهران و دانشگاه علامه و بهشتی هر سه با فاصله بسیار بسیار بسیار بالایی از دانشگاه های آزاد و پیام نور قرار دارند…. “ولی” آنچه من عرض کردم این بود که مغرور شدن به قبولی در این دانشگاه ها غلط است.
    در ضمن
    اصولاً دانشجویانی که از آزاد و پیام نور در دانشگاه علامه یا تهران یا بهشتی قبول می شوند چون از ابتدا خشت و گل درستی برای روش مطالعاتی و تحصیل ندارند معمولاً قدرت استفاده صحیح از امکانات موجود در دانشگاه ها را هم ندارند…
    من می توانم به شما کسی را معرفی کنم که در طول تحصیلش از *منابع مطالعاتی آنلاین دانشگاه علامه* که از تهران و بهشتی هم قوی تر است اصلاً استفاده خاصی نکرده…. همزمان می توانم به شما کسی را معرفی کنم که برای کنفرانس های معمولی کلاس ها که شما بهش اشاره فرمودید تا مکاتبه با سازمان های بین المللی هم می رفته… (خودم).
    پس نباید کم کاری و تنبلی خودمان را بویژه در دوره ارشد به حساب استاد ها بگذاریم… چون در دوره ارشد این دانشجو است که باید استاد را به دنبال خود بکشاند و نه بر عکس…
    در لیسانس هم این وضعیت می تواند صادق باشد
    که می گویند شنونده صاحب سخن را بر ذوق آورد… !

  6. منم به عنوان شخصی که تو دانشگاه علامه ارشدم رو خوندم به شدت معتقدم، حتی یک درصد دانشجوهای اینطور دانشگاهها هم به معنای واقعی لایق مدارج بالا نیستند! اساتید هم فقط اسمشان بزرگ است و دریغ از روشنگری و هدایت درست دانشجو در مسیر درست! اغلب سر کلاس که میان حوصله تدریس ندارند و از همون ابتدا تحقیق مشخص میکنند و هرجلسه دو سه نفر کنفرانس از تحقیقهای کپی برداری شده دارند و حداکثر در آخر ترم یه جزوه بدرد نخور ۲۰،۳۰ صفحه ای از تدریس اساتید داری و امتحانات هم در همین حد سطحی و بدرد نخور و ۶۰ درصد دانشجوها هم همین امتحانات سطحی رو با تقلب های سازمان یافته و گروهی پاسخ میدهند و قبول میشوند! اگر خودم در محیطش نبودم هرکسی دیگری میگفت باور نمیکردم! و این جو برای کسی مثل من که اهل مطالعه و رقابت و علم آموزی بود، به شدت سنگین و غیرقابل تحمل بود!

    1. شما دانشجوی زمان کرونای دانشگاه علامه طباطبایی هستی! زمان ما اینجوری نبود و حتی یادمه مسئولیت مدنی که با آقای دکتر رحیمی داشتیم از کلاس ده نفره چهارنفر افتادند!

      1. سلام دوست عزیز. نخیر بنده دو سال پیش فارغ التحصیل شدم. اساتید خوبی همچون دکتر بابایی و دکتر رحیمی و حتی دکتر بیگدلی که از دانشگاه شهید بهشتی میامدند برای ما حقوق بین الملل اقتصادی تدریس میکردند و چند استاد دیگر اساتید دلسوزی بودند و البته بی انصافیست اگر نگویم جزو بهترین کلاسهای دانشکده کلاسهای ایشان بود! اما این اساتید خوب به تعداد انگشتان یک دست هم نبود! ضمن اینکه تمرکز بحث من بیشتر روی دانشجوها بود که درصد کمی از اونها واقعت دانش جو بودند و بقیه گویا برای تفریح و سرگرمی میامدند و یادمه بنده به دلیل اینکه طالب مطالب بیشتر و سطح بالاتر بودم در کلاس، به عنوان خود شیرین و خرخوان و کسی که تقلب نمیرساند و بسیار جدی بود از طرف نود درصد دوستان طرد شده بودم!

      2. مرحوم دکتر کاویانی رو هم فراموش کردم، ایشون هم اسوه اخلاق و علم و دلسوزی بودند و کلاسهاشون به معنای واقعی به دیدگاه دانشجو عمق میبخشید ،روحشون شاد باشه. به هر روی منکر وجود اساتید عالی در این دانشگاهها نیستم، اما همانطور که عرض کردم ضمن اینکه در سالهایی که بنده آنجا بودم حداقل در گرایش و دوره خودم و ماقبل و بعدش دانشجوهای خیلی تلاشگری ندیدم، بعضی اساتید هم واقعا کم فروشی میکردند… هر جلسه فقط ده دقیقه صحبت میکردند و حوصله تحلیل و تدریس برای دانشجویان نداشتند.برخلاف اساتید فوق العاده ای که ازشون نام بردم و هر دقیقه از کلاسشون برابر با دهها کتاب بود به لحاظ عمق بخشی به نگاه و بینش حقوقی!

  7. سلام خدمت همه داوطلبین..این بحث ها چیه باهم انجام میدین..نگاه کنید ببینین اصلا ربطی به مو ضوع داره..الان بحث سر زمان ازمون وکالت و تغییرات ۱۸۰درجه ای ازمون قضاوت باید باشه که دارن باسرنوشت جوانان بازی میکنن..

  8. درود بر تو… اتففاقاً به عنوان شخصی که در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه تحصیل کرده ام عمیقاً به این باور رسیده ام که کسانی که در این داشنگاه ها تحصیل می کنند از جمله خودم، یکی از مهمترین فاکتور های قبولی شان شرایط محیطی مناسبی بوده و نه فقط هوش و ذکاوت و دقت و شخصیت.
    گاهی به سال های دور فکر می کنم و رفتار همکلاسی ها و هم رشته ای های خود را بررسی می کنم… و از خودم می پرسم آیا آنها واقعاً بهترین های ایران بودند؟؟؟؟ یا فقط شرایط محیطی شان آنها را به دانشگاه تهران و علامه و بهشتی آورده بود؟؟؟؟
    اندیشه باید…

  9. دوستان عزیزی که اینجا از دانشگاه تهران و علامه و بهشتی صحبت می کنند توجه داشته باشند که هر سه این دانشگاه ها در گرایش های مربوط به علوم انسانی رده هزارم جهان هم نیستند…

    این بحث ها رو که می شنوم یاد یک عده می افتم که پز می دهند ما بچه الهیه هستیم… در حالی کل تهران از شاخ الهیه تا ته نازی آباد یکی از غیر استانداردترین و غیر اصولی ترین و بی ربط ترین کلان شهر های جهان است… که حالا ما داریم در مورد الهیه یا نازی آبادش بحث می کنیم…

    دانشگاه پیام نور و آزاد که کلاً دیگه اصلاً هیچی…

    اما نکته جالب اینجاست که اتفاقاً در آزمون وکالت به علت ناهنجاری سوالات آزمون، رتبه های برتر و قبولی های آزمون اکثراً از دانشگاه های ضعیف کشور هستند و نه سه دانشگاه فوق… خانم نادیا احتمالاً امسال اولین بارشون هست که قصد دارن در آزمون بخت و اقبال شرکت کنند… علت این که عرض می کنم بخت و اقبال اینه که اصلاً مشخص نیست با چه صورت مساله ای مواجه هستیم که دنبال جوابش باشیم… یا براش مطالعه کنیم…
    و هر سال هم بدتر از پارسال…

  10. خانم نادیا به عنوان مثال کدوم یک از اساتید دانشگاه شهید بهشتی دارای تألیف معروف و مشهوری در زمینه حقوق تجارت یا مسئولیت مدنی هستند؟!
    منتظریم یه مثال بزنید…

  11. با سلام. یعنی شما میفرمایین که همه وکلای موفق جامعه از شیهید بهشتی مدرکشونو گرفتن؟ شما اگر ریاست اتحادیه کانون وکلا بیاد دستتون اولین کاری که می کنید اینه که فارغ التحصیلان دانشگاه پیام نور و آزاد رو از آزمون وکالت حذف می کنید.شما خبر دارید چندهزار داوطلب نخبه به دلیل عدم امکانات مناسب تحصیلی و هزینه کلاس و کتاب نتونستن دولتی قبول شن رفتن پیام‌ نور .بنظرتون کنکور سراسری هرسال عادلانه برگزار میشه.بین داوطلبی که سه سال قبل کنکور هزینشو داشته که کلاس بره کتاب بخره با ان داوطلبی که باباش مرده و شبا میره سرکار که خواهربرادراش گرسنه نمونن فرق نیست .حالا همون شخص میره پیام نور در کنارش هم کار میکنه و بعد فارغ التحصیلی میخواد وکالت شرکت کنه واستعداد لازم رو هم داره بنظرتون نباید شرکت کنه چون فارغ التحصیل دانشکده شیهد بهشتی نیست؟!شما خبر دارید این روزگار بیرحم بخاطر یک لقمه نون چند وکیل و دکتر و مهندس و معمار رو جایگاهی که باید داشته باشن محروم کرده؟کسایی که حقشون اینی که هستن نبود؟

  12. شما هر کاری هم بکنید، دانشگاه ش. بهشتی توی این کشور در رشته حقوق اولین دانشگاهه.
    دانشگاه علامه بعد از سال ۸۸ دیگه از دست رفته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

دکمه بازگشت به بالا