احمد توکلی از مجلس خواست طرح پذیرش و آموزش وکالت را تصویب کنند

صف‌کشی مخالفان و حامیان پررنگ‌تر می‌شود

پایگاه خبری اختبار- احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به مجلس، از طرح پذیرش و آموزش وکالت اعلام حمایت کرد.

به گزارش اختبار آقای توکلی این نامه را به‌عنوان «رئیس هیئت مدیره سازمان مردم نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت» نوشته است. متن کامل نامه به شرح زیر است:

رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم

اطلاع دارید که کانون‌های وکلای محترم دادگستری سراسر کشور با ارسال نامه‌ای به روسای قوای مقننه و قضاییه نگرانی خود را از تصویب طرح جامع پذیرش و آموزش وکالت اظهار کرده و نمایندگان محترم پیگیر این طرح و شهروندان طرفدار آن را عتاب و ملامت کردند که بدون شناخت از اوضاع این حرفه در جهت نابودی وکالت قدم بر می‌دارند. این در حالی است که طرح جامع پذیرش و آموزش وکالت، صرف‌نظر از جزئیات قابل رد و اثبات، با هدف درستی که تحول در نظام خدمات حقوقی است ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ با امضاء بیش از ۸۰ نماینده مجلس اعلام وصول شده و مراحل کارشناسی خود را در کمیسیون قضایی می‌گذراند. کانون وکلا که در میانشان حقوقدانان فاضل و مجرب نیز حضور دارند، بعید است که نحوه پذیرش و آموزش وکلا را مبرا از عیب و بی‌نیاز از ارتقاء بشمارند. علی‌القاعده این کانون بهتر از هر تشکل ذیربط دیگری فرصت داشته و دارد تا نظرات مستدل خویش را به سمع نمایندگان مردم در خانه ملت برساند و برای ابراز نظر نیازی به استحدام ادبیات نامتناسب با قدر و منزلت وکلای محترم ندارد. «دیده‌بان شفافیت و عدالت» به عنوان نهادی مردمی و بی‌طرف، اجمالاً این طرح را در جهت منافع عامه و رونق خدمات حقوقی ارزیابی کرده است و برخود لازم می‌داند که از این حرکت مجلس محترم تشکر کند و از این طرح تا جایی که در جهت شکستن انحصار، تعمیم حق شهروندی انتخاب وکیل و پرهیز از فساد ناشی از تعارض منافع تنظیم می‌شود و به انتخاب وکلای جوان، باسواد و شایسته مدد می‌رساند دفاع نماید. نکات مهم زیر علت دفاع دیده‌بان را نشان می‌دهد:

قاعدتاً هدف اصلی تمامی تلاش‌ها در راستای اصلاح نظام حقوقی باید دسترسی مقرون به صرفه و سریع به خدمات حقوقی دقیق و صحیح باشد که بخشی را قضات و کارکنان دادگستری و بخش دیگر را وکلا و مشاوران حقوقی بر عهده دارند. در این میان وکیل دادگستری، بار سنگینی را به دوش می‌کشد و طبیعتاً در مقام و موضع دفاع باید آزاد و مستقل باشد و بتواند با فراغ بال و بدون اضطراب و فشارهای بیرونی و با دانایی و تبحر لازم از موکل خود دفاع کند. تردیدی نیست که از این حیث، شرافت و اهمیت این حرفه بر کسی پوشیده نیست.

رونق خدمات حقوقی، مستلزم سیاست‌گذاری هوشمندانه‌ای است تا عموم مردم جامعه از آن منتفع شوند، به همین دلیل افق اصلاح مقررات و تنظیم بازار خدمات حقوقی باید فراتر از ملاحظات و منافع یک صنف یا گروه خاص باشد. اعطای مجوز شغلی، یک حق حاکمیتی است که درباره حرفه وکالت در دنیا به سه شیوه بروز و ظهور پیدا کرده است. یا پروانه وکالت را مستقیماً قوه قضاییه صادر، یا وزارت دادگستری از قوه مجریه اعطاء می‌کند. یا اعطای آن به یک نهاد صنفی تفویض شده است که در این صورت برای رفع تعارض منافع، نمایندگانی از قوه قضاییه و قوه مجریه در بین مراجع صدور پروانه وکالت و حتی کمیسیون‌های تخصصی برگزار کننده آزمون وکالت حضور دارند.

بدیهی‌ترین اصل در نظام پذیرش حرفه وکالت، محوریت معیار صلاحیت علمی و شایستگی‌های لازم برای سنجش داوطلبان این حرفه است. چنانکه این مهم در نخستین اصل منشور استانداردهای استقلال حرفه وکالت IBA (اتحادیه بین‌المللی کانون‌های وکلا) به روشنی تصریح شده است؛ بنابراین هرگونه مانع دیگری مانند محدودیت ظرفیت، موجب تبعیض و انحصار خواهد شد. معمولاً کشوری در دنیا برای وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی محدودیت پذیرش در نظر نمی‌گیرد و نظام‌های حقوقی جهان، صرفاً احراز صلاحیت را کافی می‌دانند؛ اما متأسفانه در کشور ما این معیار ظالمانه سالیان سال مستند به تبصره یک ماده یک قانون کیفیت اخذ پروانه مصوب ۱۳۷۶، اعمال می‌شده است که خوشبختانه در سال ۱۳۹۲ مستند به تبصره دو ماده ۷ قانون اصلاح مواد یک، شش و هفت قانون اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ نسخ شد و در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۵، معاونت قوانین و مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در گزارش تفصیلی، دلایل نسخ آن را اعلام کردند، اما متأسفانه همچنان این معیار ناعادلانه اعمال می‌شود.

ادعا شده است که به دلیل کثرت تعداد وکلا در کشور، با پدیده بیکاری فارغ التحصیلان حقوق روبرو هستیم. در ایران به طور متوسط به ازای هر ۱۴۰۰ نفر یک وکیل داریم در حالی که این نسبت در بسیاری از کشورها یک وکیل به ازای هر ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفر است، اساساً سرانه تعداد وکیل به کثرت مسائل حقوقی و تعداد پرونده‌های قضایی کشورها بستگی دارد (شاخص litigious countries، کشورهایی که پرونده‌های قضایی و دعاوی زیادی دارند). طبیعتاً کشورهایی مانند ایران که پرونده‌های قضایی بسیار زیادی دارند، قاعدتاً باید سرانه مطلوب وکیل به جمعیت آنها نیز متفاوت باشد، با این حال حتی صرف‌نظر از این شاخص، ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. چنانکه رئیس کانون وکلای مرکز در ماه گذشته اعلام کرد که فقط ۱۸۰۰۰ وکیل در این کانون که پایتخت و دو استان دیگر را پوشش می‌دهد، فعال هستند؛ بنابراین بیکاری ادعایی وکلای جوان، به دلیل کثرت وکیل در جامعه نیست و باید آن را در مسائل دیگری جستجو کرد.

معیوب بودن چرخه خدمات حقوقی در کشور ما بر کسی پوشیده نیست چنانکه متولیان نهاد وکالت نیز اذعان می‌کنند که صرفاً ۱۰ تا ۱۵ درصد پرونده‌های قضایی با حضور وکیل دادگستری حل‌وفصل می‌شود. به نظر می‌رسد منافع صنفی مانع رونق بازار خدمات حقوقی است. از نظر اقتصادی وقتی ورود به بازار کالا یا خدمتی محتاج کنترل حاکمیت باشد تا عدم اطلاع مصرف کننده باعث خسارت به وی نشود، مانند بازار خدمات درمانی یا خدمات حقوقی، بازار انحصار چندجانبه پیش می‌آید. در اینجا اگر اختیار ورود تولیدکننده و عرضه کننده جدید را به اعضای همان صنف بسپاریم، به دلیل وجود تعارض منافع و میل به انحصار، باید انتظار این را داشته باشیم که در برابر متقاضیان تازه نفس ورود به بازار موانع غیر لازم خلق شود. یک دلیل درآمد فاحش برخی وکلای باسابقه همین است. عدم تناسب شیوه سنجش ورودی حرفه وکالت با نیازهای بازار خدمات حقوقی نیز همین است. شاید به همین دلیل باشد که بعد از چندین دهه، با وجود تحولات بسیاری که در جامعه رخ داده، شیوه سنتی و غیر کاربردی مرسوم در این عرصه همچنان ادامه دارد.

بد نیست به عنوان نمونه‌ای از تجربه دیگران به قواعد جاری در ایالات متحده آمریکا ذیربط اشاره شود.

در آمریکا، دادگاه عالی ایالتی مسئول صدور پروانه وکالت است. کانون وکلای هر ایالت صرفاً مسئول اجرای فرآیند اداری پذیرش است و نهایتاً باید این فرآیند به تائید دادگاه عالی ایالت برسد و ساختار تصمیم‌گیری در کانون‌های وکلا و کمیته برگزاری آزمون وکالت به گونه‌ای تنظیم شده که تعارض منافع به وجود نیاید. مثلاً کالیفرنیا که با رقم ۲۵۰ هزار نفر، بیشترین وکیل را در آمریکا دارد، هیأت مدیره کانون وکلای آن انتصابی تعیین می‌شود. این هیأت مدیره ۱۳ عضو دارد که شش نفر آنها وکیل نیستند و از سوی فرماندار ایالت منصوب می‌شوند و هفت نفر دیگر نیز که وکیل‌اند، پنج نفر به انتخاب دادگاه عالی کالیفرنیا، دو نفر هم از سوی قوه مقننه (کمیته قانون‌گذاری سنا و سخنگوی مجمع عمومی) تعیین می‌شوند. کمیته در تعامل با نهاد NCBE که نهاد برگزار کننده آزمون‌های وکالت در کل آمریکا است، فرآیند پذیرش را اداره می‌کند و نتایج را به دادگاه عالی کالیفرنیا تقدیم می‌کند. مطابق مقررات مصوب در حوزه وکالت، دادگاه عالی کالیفرنیا، مسئولیت اصلی پذیرش داوطلبان حرفه وکالت را بر عهده دارد. نکته جالب‌تر اینکه، کمیته برگزاری آزمون کانون وکلای ایالت کالیفرنیا ۱۹ عضو دارد. ۹ عضو آن باید از میان افراد غیر وکیل به انتخاب فرماندار، کمیته قانون‌گذاری سنا و سخنگوی مجمع عمومی انتخاب و نصب شوند و ده عضو دیگر نیز از سوی دادگاه عالی کالیفرنیا منصوب می‌شوند که حداقل یکی از آنها باید مقام قضایی باشد. بدین ترتیب این کمیته که کاملاً انتصابی است حتی اکثریت نیز در این کمیته با افراد غیر وکیل است (لااقل ۹ نفر منتخب فرماندار و یک نفر قاضی وکیل نیستند).

طبیعتاً این ساختار به منظور رفع شبهه تعارض منافع (conflict of interest) در نظر گرفته شده است. بدیهی‌ترین اصل در خصوص کسانی که به نمایندگی از حاکمیت، مجوز فعالیت و یا شغل اعطاء می‌کنند، آن است که خود در آن شغل و فعالیت منفعت نداشته باشند و یا حداقل ساختار تصمیم‌گیری به شیوه‌ای تدبیر شود که صاحبان منافع تصمیم‌گیرنده نهایی نباشند. کسی که پروانه وکالت صادر می‌کند، اگر خودش نیز، همزمان با این مسئولیت به همان حرفه در جامعه اشتغال داشته باشد، به دلیل تعارض منافع در مظان انحصارطلبی است. به همین دلیل، در طرح جامع پذیرش و آموزش وکالت که در مجلس در حال بررسی است، هیئتی با اختیارات بازنگری در شیوه و مواد آزمون وکالت و فرآیند کارآموزی پیشنهاد شده است که حقوقدانان دانشگاهی از سه قوه و نماینده کانون‌های وکلا هستند و بدین ترتیب تعارض منافع منتفی شده است.

خدمات حقوقی در کشور ما بستر بکر و حاصل‌خیزی است که نیاز به هیچ سرمایه‌گذاری ندارد و خودش معدنی از جواهرات است به شرط اصلاح نظام پذیرش و آموزش وکالت و همچنین تحول در عرصه خدمات‌رسانی حقوقی. اگر مردم امور حقوقی خود را به متخصص نمی‌سپارند، ایراد از آنها نیست، همچنان که الزامی کردن حضور وکیل در پرونده‌ها هم دوای اصلی این درد نیست. مردم از عدم تعهد و مسئولیت‌پذیری بسیاری از وکلا گلایه دارند، مردم از عدم شناخت و مهارت کافی وکیل در مهارت‌هایی که اساساً در آزمون وکالت سنجیده نمی‌شود، گلایه دارند، مردم از عدم دسته‌بندی، درجه‌بندی و تخصصی نبودن حرفه وکالت گلایه دارند، مردم از اخذ حق‌المشاوره‌ها و حق‌الوکاله‌های بی‌منطق و بی‌مبنا گلایه دارند و خلاصه مردم از عدم دسترسی به خدمات حقوقی سریع، ارزان و صحیح گلایه‌مندند. طرح جامع پذیرش و آموزش وکالت با هدف اصلاح این نکات به مجلس ارائه شده است و طبیعتاً در مسیر بررسی کارشناسی حتماً از نظرات همه متخصصان و اهل فن از جمله وکلای منصف و با دانش باید استفاده شود که گویا این مرحله انجام شده است. امید می‌رود، همه نقش‌آفرینان جامعه حقوقی با انسجام و همدلی و شرح صدر و به دور از منافع شخصی و صنفی، تلاش کنند تا مصوبه مجلس چنان باشد که ارائه خدمات حقوقی مقرون به صرفه و سریع و صحیح توسعه پیدا کند تا بدین ترتیب فرهنگ وکیل گرفتن در جامعه نهادینه شود. دیده‌بان به مجلس امیدوار است.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۷۴ دیدگاه ها

  1. اولا حضرتعالی به نامه مبسوط رییس کانون وکلای اذربایجان که به تک تک ایرادات شما پاسخ مفصل و قاطع داده اند جوابی ندادید که این بیانگر عجز شما در داشتن پاسخی مستحکم است. ثانیا طبق قانون و تبصره ماده یک قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت، تعیین میزان وکیل مورد نیاز با قوه قضاییه است نه کانون ها و کانون فقط یک رای از سه رای را دارد ثالثا اگر این مساله حقیقت دارد چرا در طول ۱۶ سال نمایندگی اقدامی نکرده اید و الان تحت فشار برخی افراد معلوم الحال که سواد قبولی در ازمون وکالت را ندارند چنین اظهاراتی را بیان می کنید. وضعیت فعلی مملکت حاصل چندین سال نسخه پیچی های امثال شماست. لطفا نهاد وکالت را از این نسخه پیچی های نادرست خود مصون بدارید

  2. آقا یا خانم سعیدی باسواد شما که یک دانش آموخته با سواد هستید و من که یک وکیل جوان بیسواد دوست دارم تو یه پرونده به شرح زیر به من مشورت بدی: موکلم یک واحد آپارتمان از سازنده (بساز بفروش در عرف عامیانه) پیش خرید می‌کند در سال ۸۸ اما در موعد سازنده به تعهد خود عمل نمی کند و آپارتمان را تحویل نمی دهد به نیابت از موکل اقدام به طرح دعوی تحویل مبیع کردم و حکم له موکل صادر شد و بعد از اتمام عملیات اجرایی محکوم به به محکوم له (در مانحن فیه موکلم) تحویل داده شد از طریق اجرای احکام شعبه. متأسفانه به طور صوری مالک ملک مادر علیه سازنده اقدام به طرح شکایت با موضوع ارتکاب جرم انتقال مال غیر می نماید و به صورت غیابی به نفع مالک حکم صادر و حکم صادره بعد از نشر آگهی در روزنامه و اتمام مواعد واخواهی و تجدیدنظرخواهی قطعی می شود. مالک به استناد این حکم علیه موکل اقدام به طرح دعوی حقوقی با خواسته اعتراض ثالث (اصلی) جهت نقض حکم تحویل مبیع به استناد توفق حکم کیفری در برابر حکم حقوقی می نماید حال دفاع شما یا عمل بعدی شما به عنوان یک حقوق دان قدر و باسواد در برابر این پرونده چیست؟ با تشکر یک وکیل جوان بی سواد.

  3. با سلام، اینجور حرفا سفسطه م مغلطه هستش! با کنار هم گذاشتن چندتا جمله میخواهند بگویند که این حقیقت است اولاً، جنابعالی اصلاً تخصص این رشته رو نداری که بخواید در این خصوص اظهار نظر کنید ثانیاً، شما یک واحد حقوق پاس کردی یا تو یک پرونده وکالت کردید که بخواید در مورد حقوق و نهاد وکالت صحبت کنید!؟ ثالثاً، شما حتی البفای نظام حقوقی ایران رو نمی دونید چون اگه می دونستید نمی رفتید نظام حقوقی کشور ایران رو با یک کشور عضو نظام حقوقی کامن لا مقایسه کنید! و هنوز نمی دونید که از لحاظ ساختار نظام حقوقی، نظام حقوقی ما به کشورهای نظام حقوقی رومی ژرمنی مانند فرانسه نزدیک هست نه آمریکا!!! برادر من شما بهتره در مورد همون رشته خودت (اقتصاد) اظهار فضل کنید نه رشته حقوق و نهاد وکالت! اینم تابلو هستش که این متن مغلطه ای رو کس دیگه برات نوشته نه خودت! کجا انحصار هستش من خودم آزمون دادم و قبول شدم تو آزمون وکالت و هیچ انحصاری هم نبود که شما میگید! شما بهتره برید البته اگه بتونید پیاز کیلویی ١۶ هزار تومنو به قیمت اصلیش برگردونید با اصول اقتصادی خودتون! و بهتره برید باغچه خودتونو بیل بزنید نه باغچه همسایه رو! به قول فرمایش حضرت علی علیه السلام عدالت آن است که هر چیزی سر جای خودش باشد نه اینکه یک به اصطلاح اقتصاددان بیاد در مورد وکالت نظر و راهکار ارائه بده!!!

    1. آقای امیرحسام.ضمن احترام به نظرت و با فرض صحت ادعایت اصلا وکیل خوبی نمی شوی! این چه ادبیاتی است که یک وکیل آینده دارد؟!
      گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی
      دوست من یک نامه سرگشاده با کارکرد یک یادداشت نوشته شده است.متقن.مستدل و گویا.می گویی احمد نوکلی اقتصاد دان است و شما وکیل هستی! حاضری همین پاسخت را به عنوان دفاع منتشر کنند و به داوری افکار بگذارند؟! واقعا اینگونه در پرونده هایت استدلال خواهی کرد؟! پیاز؟ بیل زدن باغچه؟ اصلا می دانی سفسطه تعریفش چیست؟ کجای این متن سفسطه آمیز است؟ کجایش مغالطه(یا به قول شما مغلطه!! هستش!!) دارد. اینها به کنار. کجا نظامهای حقوقی موثر در ساختار نهاد وکالت بوده اند و ما نمی دانستیم؟ شما را به خدا زمانی قلم به دست بگیریم که نوشته مان برازنده یک وکیل دادگستری باشد. به خدا کسی ماها را بابت سکوت محاکمه نخواهد کرد. مرد که سخن بگوید تنها از عیب و هنر خویش پرده بر می دارد. شما هم خوب است به اصل بپردازی بنابر این لطفا در قالب مقاله که نه حتی یک پارگراف چند سطری بگو طرح جامعی که توکلی حقوق ناخوانده تا این حد مستدل از آن دفاع کرده چه معایبی دارد. ناسزا برای چه می یگویی دوست من. خوب است در آزمون وکالت قبول شده ای وگرنه دوستان خدای ناخواسته خیال می کردند شما هم بی سوادی!

    2. آقای محترم! من خودم دکترای حقوق و مدرس دانشگاه ووکیل پایه دادگستری (کانون مرکز شهر تهران) هستم. حرفهای ایشان منطقی و معقوله و این جملات شما نشانی از منطق و عدالت و حق گویی نداره. از امام علی ع گفتی منم از ایشون براتون میگم: انظر الی ماقال لا من قال.
      تدبر کنید لطفا!!!!

      1. دقیقا داریم میبینیم که چه کسی این حرف ها را میزند!!! یکی از ابوالمشاغل های این کشور که تخصص حقوقی ندارد و با رانت دکتری گرفته است و کارنامه درخشان سیاست های اقتصادی ایشان هم بر همه هویدا است!!!

  4. بسیار منطقی و علمی و مستدل صحبت کردند.👌👌👌👌کسایی که از سر خودخواهی لقب بی سواد رو به طرفداران این طرح میدن ،خودشون بیسواد تشریف دارن.اگه میخواید با سواد ببینید به طرز برخورد و سخن گفتن محترمانه آقای توکلی نگاه کنید!

    1. اشخاصی همچون آقای توکلی که تیشه به ریشه نهادهای مستقل مدنی می‌زنند صلاحیت وشایستگی نمایندگی این ملت راندارند
      کمسیون تعیین طرفیت تعداد وکلای مورد نیاز هرساله توسط رئیس کانون وکلا ودونفرقاضی تشکیل می شود که قضات دراکثریت بود و هرتعدا د کارآموز می توانند پیشنهاد کنند که کانون مجبور به تبعیت از نظر آنهاست و بحث اصلی انحصار طلبی کانون‌ها نیست وکانون ها در این خصوص تابع نظر رئیس کل و رئیس دادگاه انقلاب هستن
      و بحث اصلی تیشه به ریشه نهاد وکالت است

  5. سلام دوستان
    نمایندگان محترم نشان دادند که چقدر لوایح و طرح های مهمی را تصویب کردند در این چهل سال فقر و بیکاری و اختلاف طبقاتی و ناعدالتی همگی مولود طرح های کارشناسی نشده این قانونگذاران بوده است و اکنون بدنبال خراب تر کردن اوضاع وکالت هستند به نظر نمی رسد ایشان دلسوز مردم در این ماجرا باشند و موضوع قطعا رنگ و بوی سیاسی و باند بازی دارد.

    1. لابد راست می گویی! قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت هم در حکم شما می گنجد!! این چه ادعایی است آنهم در یک رسانه معتبر حقوقی جناب میثم!؟

  6. وای به حال وکالت که به زودی نابود میشه.

    وای به حال عدالت.

    وای به حال نماینده ای که اسمش رو این طرحه و تاریخ در بارش قضاوت میکنه.

    وای به حال موکلی که دادخواستشو کسی مینویسه که از اینترنت سرچ کرده.

  7. اقای توکلی اقتصاددان هستن و دکتری اقتصاد دارن و کارنامه دوران نمایندگیشون در زمینه اقتصاد روشنه و نتیجه طرح هایی هم که ایشون ازش حمایت فرمودن رو امروز به وضوح میشه دید حالا ایشون با این کارنامه در رشته تخصصیشون تصمیم گرفتن نهاد وکالت رو اباد کنن!!!!!!!!!!!

  8. اقای توکلی یادشون رفته بگن حقوق امریکا ۷ ساله اس
    ۴ سال کارشناسی مرتبط میخونی بعدش ازمون lsat میدی برای پذیرش دوره سه سال jd بعد اتمام دوره jd تو ازمون بار شرکت میکنی بعد قبولی بار تازه میرسی ب مسیری که اقا توکلی اشاره کردن

  9. به نظر من که طرح بسیار خوبی هستش به خدا هم بچه های حقوقی از بیکاری در میان و ی اشتغالی هم درست میشه.طرح خوبی هستش خدا کنه تصویب بشه انشاالله.

    1. از بیکاری در میان ؟
      از کدوم بیکاری؟
      الان که وکیل هم بیکاره… بیان لیسانس حقوق رو هم بکنن وکیل؟
      فقط لیسانس بیکار میشه وکیل بیکار…
      خیلی از لیسانس های حقوق از خداشون هست با حقوق اداهره کار برن توی دادگاه هایی که این حجم از ترافیک پرونده موجوده کار های خیلی خیلی معمولی انجام بدن…
      نمیشه این لیسانس ها رو به این کار ها وا بدارن ؟
      فقط زورشون به وکالت میرسه؟
      حتی دانشجوی حقوقی هم که بخواد فکر تصویب این طرح باشه بهتره رشتش رو عوض کنه چه برسه به فارغ التحصیلان حقوق.

  10. چرا دغدغه اشتغال لیسانسیه‌های حقوق فقط معطوف به شغل وکالت است؟
    چرا این لیسانسیه‌های عزیز بدون آزمون در مشاغل قضاوت و سردفتری جذب نشوند؟
    آیا به انضمام حذف آزمون وکالت، آزمون های قضاوت و سردفتری اسناد رسمی هم حذف میشوند؟

    1. چون وکالت از جمیع جهات یک شغل آزاد و بی دغدغه و پر سود تلقی می شود.قاضی چنین آزادی کارکردی و مالی را ندارد. سردفتر بیچاره هم که بدتر. اما وکیل هرکم کاری هم که بکند چه کسی خواهد گفت بالا چشمت ابرو؟ در وکالت به شرط نتیجه هم که فوقش حق الوکاله به خطر می افتد اما قاضی بیچاره باید به هزار مرجع حاکمیتی پاسخ بدهد.سردفتر یک سند نادرست تنظیم کند آبرویش را می برند اما یک وکیل محترم حتی رای موکلش را از اول تا اخر نمی خواند.این شغل زیاد شغل کم بهایی نباید باشد، درست است امیدخان؟ بعد هم یک نکته را در نظر بگیرید که تمام رنج و مسئولیت پرونده مال قاضی پرونده است اما در آمدش با وکیل همان پرونده قابل مقایسه است؟ ماهی ۵ تا ۶ میلیون ثابت می گیرد ، رفت و آمدش زیر نظر و زندگی اش زیر ذره بین است حالا انصاف بدهیدکه این حقوق تنها معادل یک حق الوکاله ساده است.واقع بین باشیم آقای وکیل مدافع! حرف تنها خود را زدن کافی نیست.

    1. اینطور نیست آقای مسعود خان.عادت داریم زود قضاوت کنیم.این وجود سواد را از کجا نتیجه گرفتی دوست من؟همین الان وکلای دادگستری حتی اعضای هیات مدیره اسکودا در هر آزمونی شرکت کنند معلوم نیست پذیرفته شوند.این یعنی بی سوادند؟ اتفاقا به عکس اگر بخواهیم درست واکاوی کنیم اکثریت وکلا می توانند بی سواد تلقی شوند نه از حیث برنده بودن در یک آزمون با ظرفیت محدود که در تنظیم لوایح، در تبیین مطلب، در استدلال و استنباط، از اینها گذشته حتی در میزان وقت تحلیلی که برای یک پرونده اختصاص می دهندکم دانش اند! افسوس که این کشور شده بازار منازعه کنکورها. طرف مدیر ارشد یک شرکت است هنوز در کنکور سال ۱۳۵۴ مانده!! هنوز پز می دهد که فلان دانشگاه بوده! هیچ نمی گوید که کو دنبه ؟ خروجی آن دانشگاه چیست؟ و هیچ نمی گوید با اینهمه افاضه و ادعا چراخودش از عقب ماندگی فکری رنج می برد. با برندی که مدعی آن است کدام تاسیس ماندگار را داشته و کجا گامی آینده سو برداشته است؟در این بازار خنده دار هیچ کس هم نیست که طرحی نو دراندازد و اندیشه تازه بنیان بگذارد.همه دنباله رو هستند و مقهور.جالب اینکه در عمده دانشگاههای نامدار تهران اغلب پایان نامه ها توسط دیگران و با حدود ۱۰ میلیون نوشته می شود و دارنده مدرکش فردا در اختبار می نویسد که من آنم که رستم بود پهلوان و سه دانگ اسکودا مال من است.
      به نظر من باید میدان برای همه باز باشد.هرکه تواناتر در بازار ماندگار تر.بازار به مهر برجسته مدرک ماها نمی کند.به این می نگرد که چه میوه ای برای او داریم.آیا موکلمان را دنبال پیگیری می فرستیم یا خود وظیفه مان را انجام می دهیم.
      اصولی این است که در آزمون ها باید هوش و ادبیات محور باشد حتی در همین آزمون وکالت.ضریب درس هوش و ادبیات ۴ و ضریب مدنی و تجارت ۳ باشد و هرکه دو درس ضریب ۴ را زیر ۵۰ درصد خام (بدون تراز) نمره آورد مردود باشد .آنوقت است که می شود گفت که پیروز آزمون وکالت قدری در خور دارد.از این حیث آزمون دکتری آزمونی نمونه است.باور کنیم که هوشمندی عنصر کمیاب در همه حوزه های فعالیتی این سرزمین است.به اطرافمان نگاه کنیم همه چیز گویاست.

  11. با سلام
    من البته بنای تایید یا رد عام نظر آقای توکلی را ندارم و منتقد ایشان هم بوده ام اما نظر شخصی ام این است که این یادداشتشان با هر انگیزه ای هم که تنظیم شده باشد اگرچه قابل نقد است اما بسیار خوب ، مستدل ، متین و تا حدی جامع الاطراف تهیه شده است.خوب است برخی از عزیزان اسکودا سخن گفتن با افکار عمومی از طریق یادداشت نویسی را یاد بگیرند.

  12. من چیزی رو که متوجه نمیشم اینه که آیا امثال اقای توکلی نمیبینن یا نمیدونن یا نیمخوان ببینن و بدونن که برادر من… همین الان با همین ظرفیت فعلی پذیرش وکلا دارن رانندگی و مسافر کشی میکنن؟ این رو نمیبینن؟
    اگر میخواید کاری کنید یه طرحی بدید که به همه وکلا پرونده برسه… بعد اگر پرونده زیاد شد و جوابگو نبودن همه لیسانسه های حقوق رو بکنید وکیل…
    یه تعداد لیسانسه حقوق که الفبای حقوق رو بلد نیستن فقط میخوان بشن وکیل… خب عزیز من وکیل هم بشی… چه فایده داره اخه؟ … برید یه کار دیگه کنید…
    مشکل از پذیرش رشته حقوقه که استادش نمیتونه وکالت قبول شه بعد شده استاد حقوق… اینکه استاد حقوق هست خب معلومه چی تربیت میکنه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

دکمه بازگشت به بالا