رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال نامه عدم پذیرش وکالتنامه وکیل دادگستری در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

دادنامه ۲۴۶۶ مورخ ۱۴۰۰/۹/۹ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

کلاسه پرونده: ۹۹۰۱۵۵۵       شماره دادنامه: ۲۴۶۶ تاریخ دادنامه: ۱۴۰۰/۰۹/۰۹

شاکی: جواد صاحبی          طرف شکایت: سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ۱۳۹۸۵۵۹۳۲۱۰۳۰۰۰۳۲۸- ۹؍۶؍۱۳۹۸ مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

پیام رای:

نامه شماره ۱۳۹۸۵۵۹۳۲۱۰۳۰۰۰۳۲۸-۹/۶/۱۳۹۸ مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که مقرر داشته «صرف پذیرش وکالتنامه عادی تنظیمی بین وکیل دادگستری و موکل ایشان که مورد پذیرش محاکم قضایی قرار می گیرد، موجب رسمیت بخشیدن به سند عادی وکالتنامه نمی باشد، بلکه صرفاً مجوزی خواهد بود برای دفاع وکیل از موکل خود در محاکم قضایی» ابطال شد.

گردش کار:

شاکی به موجب دادخواستی ابطال نامه شماره ۱۳۹۸۵۵۹۳۲۱۰۳۰۰۰۳۲۸- ۹؍۶؍۱۳۹۸ مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

  ” به استحضار می رساند اداره کل ثبت اسناد و املاک همدان مدتی است به استناد نامه صدرالاشاره صادره از طرف مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس و مستمسک قرار دادن آن از پذیرش وکالتنامه قضایی وکلا در اداره ثبت اسناد و املاک همدان خودداری نموده و وکلا را مکلف به تنظیم وکالت محضری ( مدنی) با موکلین نموده است و وکالتنامه وکیل را حتی در اداره ثبت اسناد ( اجرای ثبت) به عنوان مرجع شبه قضایی نمی پذیرد و این امر موجب زحمت مـوکلین و وکلا و رعـایت امـر خلاف معمـول و غیرموجـه قانونی گردیده است و چنانچه مستحضرید، مداخله وکلای دادگستری منحصر به دادگاه های دادگستری و ثبت اسناد نبوده و شامل کلیه مراجع اختصاصی دیگر که به نحـوی حکم صادر می کنند و مرتبط با امـور حقوقی هستند می گردد و مـاده ۱ و سایر قوانین و کالت مصوب ۲۸؍۱۱؍۱۳۱۵ و اصلاحات بعدی هم هیچ ممنوعیتی در استفاده از وکالتنامه متداول در مراجع اختصاصی یا تکلیف وکلا به تنظیم وکالت در دفاتر اسناد رسمی قائل نگردیده و هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز در آراء صادره خود نظر مغایر بارویه فعلی ثبت همدان داشته و بعضاً دستورالعمل های مشابه را ابطال نموده از جمله آنها رأی شماره ۱۷۵- ۱۲؍۸؍۱۳۷۵ است که دستورالعمل اداره کل امور اسناد سازمان ثبت را ابطال نموده لذا وفق اصل ۱۷۰ قانون اساسی « قسمت دوم» و ماده ۱ و ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری استدعای اتخاذ تصمیم شایسته پیرامون دستورالعمل اعلامی مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس در قسمت عدم پذیرش وکالتنامه وکیل را دارم. “

  متن مقرره مورد شکایت به شرح زیر است:

  ”  مدیر کل محترم ثبت اسناد و املاک استان همدان

    با سلام و احترام

  بازگشت به نامه ۱۰۲۰۴؍۱۱۱؍۹۸-۲۶؍۵؍۱۳۹۸ (موضوع پذیرش یا عدم پذیرش وکالتنامه های وکلای دادگستری در ادارات ثبت) اعلام می دارد؛ درخواست صدور اجراییه از دفاتر ازدواج یا دفاتر اسناد رسمی توسط وکلای دادگستری به استناد وکالتنامه های تنظیمی فیمابین وکیل دادگستری جهت صدور اجراییه بلا اشکال می باشد. ضمناً همان گونه که در نامه شماره ۰۰۰۶۹۵ – ۱۹؍۱۲؍۱۳۹۷ این دفتر اعلام گردیده است، رأی وحدت رویه شماره ۴۰۶-۲۰؍۵؍۱۳۸۸ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ناظر به اختیارات وکیل دادگستری بعد از خاتمه دعوا و در حدود اختیارات مصرح در وکالتنامه در اجرای احکام قطعی مراجع قضایی و تعقیب عملیات اجرایی می باشد و تسری به پذیرش وکالتنامه های وکلای رسمی دادگستری در ادارات ثبت جهت امور اداری و ثبتی (از جمله پرونده های اجرایی) موکل ندارد. طبق قانون وکالت مصوب ۱۳۱۵ وکلای دادگستری صرفاً دارای وظیفه وکالت در عدلیه هستند و وظیفه دفاع از حقوق موکل خود در مراجع قضایی و شبه قضایی را بر عهده دارند. همچنین طبق ماده ۴۸ قانون ثبت، سندی کـه مطابق مـواد ۴۶ و ۴۷ باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده باشد، در هیچ یک از ادارات پذیرفته نخواهد بود. بنابراین، عقد وکالت تنظیمی فیمابین وکیل دادگستری و موکل ایشان جهت انجام امور اداری، در ادارات ثبت پذیرفته نمی شود و به صرف ارائه سند وکالت که توسط وکیل تنظیم شده و صرفاً مورد پذیرش محاکم دادگستری می باشد. (با توجه به الزامات قانونی) در اداره ثبت قابل پذیرش نمی باشد. نهایتاً؛ صرف پذیرش وکالتنامه عادی تنظیمی بین وکیل دادگستری و موکل ایشان که بنا به تصریح قانون مورد پذیرش محاکم قضایی قرار می گیرد، موجب رسمیت بخشیدن به سند عادی وکالتنامه نمی باشد بلکه صرفاً مجوزی خواهد بود برای دفاع وکیل از حقوق موکل خود در محاکم قضایی.- مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور”

  علی رغم ابلاغ دادخواست و ضمائم آن به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تا زمان رسیدگی به پرونده در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری پاسخی از طرف آن سازمان واصل نشده است.

    هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۹؍۹؍۱۴۰۰ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

اولاً: برمبنای ماده ۴۶ قانون ثبت اسناد و املاک ‌مصوب ۲۶؍۱۲؍۱۳۱۰، ثبت اسناد اصولاً و جز درخصوص موارد ذکر شده در ذیل ماده مزبور و ماده ۴۷ قانون یادشده، امری اختیاری است. ثانیاً: براساس رأی شماره ۱۷۵-۵؍۸؍۱۳۷۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری : «اختصاص وکالت نامه های وکلای دادگستری به مراجع قضایی نافی اعتبار آنها در مراجع غیرقضایی نیست و وضع قاعده مبنی بر الزام وکیل دادگستری به تنظیم وکالتنامه رسمی به منظور مراجعه به ادارات ثبت اسناد و املاک کشور، به حکم مقنّن و یا مقام مأذون از قبل قانونگذار منوط است» و برمبنای رأی شماره ۴۰۶-۱۱؍۵؍۱۳۸۸ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، عموم و اطلاق ردیف ۲۳ از مجموعه بخشنامه‎های سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، به لحاظ اینکه مفهم الزام وکیل دادگستری به تنظیم سند رسمی در دفاتر اسناد رسمی در مورد ثبت واقعه ازدواج و طلاق در اجرای احکام مراجع قضایی و علی­رغم تصریح اختیارات مذکور در وکالتنامه آنان بوده، خلاف قانون تشخیص و ابطال شده است و مفاد آرای فوق‌الاشاره نیز مؤید معنای عدم امکان الزام قانونی به ثبت وکالتنامه برای مراجعه به ادارات ثبت اسناد و املاک است. بنا به مراتب فوق، نامه شماره ۱۳۹۸۵۵۹۳۲۱۰۳۰۰۰۳۲۸-۹؍۶؍۱۳۹۸ مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که برخلاف استدلالهای مذکور مقرر داشته است که : «… صرف پذیرش وکالتنامه عادی تنظیمی بین وکیل دادگستری و موکل ایشان که بنا به تصریح قانون مورد پذیرش محاکم قضایی قرار می‌گیرد، موجب رسمیت بخشیدن به سند عادی وکالتنامه نمی‌باشد، بلکه صرفاً مجوزی خواهد بود برای دفاع وکیل از حقوق موکل خود در محاکم قضایی»، خلاف قانون و خارج از حدود اختیار بوده و مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می‌شود.

حکمتعلی مظفری  

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. با سلام و وقت بخیر
    متاسفانه علی رغم صدور رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال چنان دستورالعملی آن هم دو بار یک بار در سال ۷۵ و بار دیگر در سال۱۴۰۰، طی مراجعه به اداره مالیاتی حوزه شرق در چهار راه نظام آباد وکالت دادگستری را به این استناد که چنین رایی به ما ابلاغ نشده!!! نپذیرفتند و اصرار به تنطیم وکالت دفترخانه ای داشتند!!!
    و در حال حاضر به نطر می‌رسد هر یک از ادارات رویه و فانون خودشون رو دنبال می‌کنند
    امیدوارم تدابیری اندیشه شود تا وکلاء از این رویه اشتباه خلاص شوند.

  2. با سلام
    بنظراستناد دیوان به ماده ۴۶ ق. ث ، در مواردی است که، شهر فاقد دادگستری ویا دفترخانه باشد، ولی پس از ایجاد دادگاه و دفترخانه در شهر مورد بحث، موضوع خارج از شمول ماده ی ۴۶ بوده و مواد ۴۷ و۴۸ ق.ث بر موضوع مترتب میگردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

دکمه بازگشت به بالا